چرا شاگردان آقای میلانی از مناظره او با استاد فتحی سخنی نمی گویند در حالیکه دیگر مناظره های او را پخش می کنند؟
الان مشغول آپلود ویدئوها هستم و بعد از تکمیل شدن در همین جا و انتهای مطلب قرار می دم. انگیزه ای برای انتشار نداشتم اما آقا رضا در بخش نظرات گفته اند چرا جرات انتشار ندارید تا دست پیش رو گرفته باشن.منم ویدئو مناظرات رو در اختیار همه قرار می دم تا ببیند و قضاوت کنند
364 مگابایت
اگر موفق به دانلود نشدید اطلاع بدید تا به صورت دیگری این ویدئو در اختیار شما قرار بگیرد.
قصد نوشتن این مطالب را نداشتم اما طرفداران آقای میلانی بعد از شکست در مناظره با آقای فتحی بازهم بر حرف های پوچ خود اصرار دارند لذا به طور خلاصه تجربه خودم را در ملاقات با این شخص و شاگردانش می نویسم.
دو سالی بود که از مطالعه تخصصی من در مباحث فلسفی می گذشت تا اینکه یکی از دوستان با من تماس گرفت و برای یک دیدار شبانه و دوستانه قرار گذاشتیم بعد از تعارف ها و صحبت ها دوستم رفت سراغ هدفی که از آمدن پیش ما داشت و اون هم به قول خودش راهنمایی به مکتب اهل بیت که رکن اساسی اون مخالفت با فلسفه بود(البته مکتب اهل بیت مبرا از شیوه و اندیشه های آنهاست). هر چه تونست مباحثی رو علیه فلسفه و فلاسفه مطرح کرد و من هم تا جایکه تونستم پاسخ دادم.یکی از مسائلی که بیشترین وقت رو گرفت مسئله حدوث عالم بود که چون تازه من این موضوع رو مورد تحقیق قرار داده بودم دوستم نتونست جوابی محکم به سوالات من بده برای همین از من خواست با استادش که آقای میلانی نام داشت ملاقات کنم.من هم به گمان اینکه این آقا همان سید معروف در مباحث اعتقادی هست با جان و دل پذیرفتم.قرار ما صبح جمعه بود.من با دوچرخه تا خانه ایشان رفتم دوستم هم با ماشین پژو خودش آمد وقتی داخل منزل شدم از دیدن استاد شوکه شدم چون آن کس که گمان می کردم نبود.بعد از شروع صحبت های عادی ایشان شروع کردند از سرتا پای فلسفه بد گفتن و مدام با آوردن بخش های بریده شده از کلام کسانی چون ملاصدرا و دیگران از من می خواست اذعان به کفر بودن مطالب بکنم.من هرچه می گفتم برای شنیدن این مطالب اینجا نیامده ام و قبلا اینها را دیده ام قبول نمی کرد و کار خودش را میکرد.من در برخی موارد می گفتم اگر این سخنان را مثلا واجب الوجود کل الاشیاء تفسیر صحیحی برایش ذکر نکرده باشند کفراست اما باید به اساتید خود مراجعه کنم اما آقای میلانی من را منع می کرد و می گفت استادهای شما مغزتان را شستشو داده اند. برایتان توجیه می کنند. علامه طباطبایی را تا جایی که یادم می آید دستنشانده فرح می دانست.ارسطو را هم جنس باز و خلاصه به هر فیلسوفی یه چیزی می گفت. مدام می گفت کتب فلسفه سراسر کفر است. از او پرسیدم بحث اول فلسفه درباره مفهوم وجود است برای من توضیح دهید چطور این بحث منجر به کفر می شود او در جوای گفت آقای طباطبایی چیزی از فلسفه نفهمیده است!. چندین بار از او خواستم مسئله ای در بدایه یا نهایه که منجر به کفر می شود به من نشان دهد و از او می خواستم کتاب بدایه یا نهایه را بیاورد اما امتناع می کرد. ناگهان گفت علامه در نهایه می گوید: لا یشذ عنه وجود یعنی خدا همه ی موجودات است. از او خواستم کتاب را بیاورد تا من اصل متن و صدر و ذیل آنرا ببینم اما باز هم امتناع کرد.سعی کردم درباره حدوث بحث کنم اما او با بی ادبی بارها کلام من را قطع می کرد و گاه به اساتید ما توهین می کرد و آنها را ترسو می خواند.می گفت همه اساتید شما دروغگویند وگرنه می امدند مناظره. گفتم من یکی از اساتید را می شناسم که معمولا برای چنین مناظراتی آماده است.بعد از اتمام بحثم وقتی به این نتیجه رسیدم که او حاضر به شنیدن حرف های من نیست لحن خود را از حالت پرسش و پاسخ به حالت استاد شاگردی تغییر دادم تا بحث به پایان برسد.بعد از ترک بحث متوجه بد سخن گفتن خود شده بود لذا چند بار عذر خواهی کرد.جالب اینکه دوست ما بعد از اتمام بحث با حالت غرور سوار ماشین خود شد و به اهستگی به دوچرخه من زد و حالت ادمی را گرفته بود که دوست دارد کس دیگری را زیر بگیرد!واقعا از رفتار او تعجب کردم.به هر حال او این بحث را ضبط کرد و قرار شد در اختیار من قرار دهد اما بعد از گذشت دو سال همچنان بدستم نرسیده. فردای آنروز با استاد فتحی برای مناظره صحبت کردم و ایشان با اشتیاق پذیرفتند و در اثر این صحبت ها سه مناظره مختلف در مبحث حدوث زمانی عالم با آقای میلانی برگزار شد.از حواشی این مناظرات می تونم به بی ادبی و دروغگویی های برخی از اطرافیان آقای میلانی صورت دادند اشاره کنم. آنها چندین بار غیر مستقیم من و دوستانم را بی دین خطاب کردند.در یک مورد یکی از آنان که عمامه سیاه به سر داشت گفت علامه طباطبایی بر خلاف نص صریح روایات قائل به قدیم بودن اراده است.ما به تازگی بحث اراده را با استاد ذوقی خوانده بودیم لذا می دانستم علامه در کتاب خود به حدوث اراده تصریح می کند از او پرسیدم در کجا علامه چنین گفته.او با اصمینان لپ تاپ خود را باز کرد و گفت: اتفاقا گفته "اسخف ما قیل" اینه که اراده حادث باشه.بعد تو نرم افزار آثار علامه کلمه "اسخف ما قیل" رو جستجو کرد که نتیجه آن دو مورد بود. یک مورد را با کمی مطالعه در اختیار من قرار داد.من گرفتم و مطالعه کردم دیدم هیچ ربطی به بحث اراده ندارد لذا از او خواستم ارتباط متن را بحث اراده توضیح دهد اما او نیز بعد از مطالعه به عدم ارتباط متن با بحث اراده اعتراف کرد و شماره من را گرفت و قرار شد که وقتی آدرس حرفش را پیدا کرد برای من بفرستد که تا الان خبری نشده.من هم آخر بدایه یا نهایه(الان شک دارم) رو به او نشان دادم که علامه به حادث بودن اراده اشاره می کند.
چند وقت بعد با یکی دیگر از شاگردان آقای میلانی قرار صحبت در مورد حدوث عالم گذاشتم که آنهم به طریق سخن گفتن آقای میلانی برگزار شد.چندین بار مخاطب من حرف خود را با صراحت عوض می کرد. یک بار از نور محمد وآل محمد به عنوان مخلوق بدون زمان نام می برد و بار دیگر تمام مخلوقات را زمان دار می دانست.ب عضی اوقات از او درباره ملازمه بین حرف و دلیلش سوال می کردم می گفت" مگه غیر این هم امکان داره".هر وقت از او سوالی در مورد برخی حرفاش می پرسیدم جمله خود را باتعبیراتی مانند" شما در توحید مشکل داری برای همین اینو نمفهمی..." یا "کسانی که ذهنشون پاکه حرف منو تصدیق می کنن" و ازاین جو چیزا می گفت ، که منو یاد داستانی در کتاب ادبیات می نداخت که دوخیاط لباس دروغینی برای پادشاه درست کردند و گفتند فقط حلال زاده ها لباس رو می بینن... و بعد معلوم شد لباسی در کار نبوده و همش دروغ بوده.
گرچه در اینجا قصد توضیح تمام آنچه گذشته را ندارم اما نکته اصلی و با اهمیتی که می خوام به کسانی با دار و دسته آقای میلانی برخورد خواهند داشت بگم اینکه من با شاگردان آقای میلانی بعد از مناظرات ایشان با آقای فتحی، ملاقات هایی داشتم و از اونها خواستم مناظرات آقای میلانی چه صوتی چه متنی و چه ویدئویی را در اختیار من قرار دهند اما نکته قابل تامل اینکه هیچکدام سخنی از مناظره آقای میلانی با آقای فتحی به میان نمی آورد و حتی برخی از آنها مناظرات دیگر را دیده اند اما این مناظرات رو ندیده اند.براستی باید از آقای میلانی پرسید شما که اساتید ما رو دروغگو و ترسان از مناظره خطاب کردید چرا حاضر به انتشار مناظره خود با ایشان نیستید؟
نکته قابل توجه اینکه مناظرات را بصورت مکتوب قبول نکنید چون احتمال تحریف در آن بسیار است چنانکه وقتی شاگردان آقای میلانی متن مناظره اول را به آقای فتحی داند ایشان از تحریفات صورت گرفته تعجب کردند لذا از آنجا که این مناظره به صورت ویدئویی ضبط شده بهتر است از روی آن اصل مناظره دنبال شود تا حقیقت برای طالب حق روشن شود
تصویری ازمناظره آقایان میلانی و فتحی
فرد مسن تر: آقای میلانی
فرد جوان تر: آقای فتحی
364 مگابایت