همیشه برام سوال بود که چطور میشه یه عده برای زندگیشون برنامه دارن، به کارهاشون میرسن، احساس خوبی در زندگی دارند و در اصطلاح از زندگیشون راضین در حالیکه به پیشرفت و موفقیت خود ادامه می دن. تا اینکه یک کتاب به طور اتفاقی به دستم افتاد. البته انگیزه اینکه باعث شد این کتاب رو که حجمش هم کم نبود بخونم این بود که قبلا هم چند جایی دست آدم های مختلف کتاب رو دیده بودم. تو این کتاب دست گذاشته شده بود روی کار عملی. یعنی برعکس یکسری کتاب ها که در زمینه های روحیه بخشی نوشته شده و فقط اطلاعات عمومی رو زیاد می کنه، این کتاب برای هر فصل یک برنامه عملی در نظر گرفته بود.در هر فصل ابتدا مطالبی رو درباره موضوع فصل می گفت تا ذهن رو آماده کنه و در پایان تکلیفی می داد و ازم می خواست تا انجامش ندادم سراغ فصل بعدی نرم. جالبه در فصل بعدی